مواد صندل های مصر باستان از پاپیروس و برگ خرما ساخته می شدند. ماسایی های آفریقا آنها را از پوست خام درست کردند. در هند آنها را از چوب می ساختند.
در حالی که صندل های بند دار معمولا پوشیده می شدند، بسیاری از مردم در دوران باستان، مانند مصریان، هندوها و یونانیان، نیاز چندانی به کفش نمی دیدند و بیشتر اوقات، پابرهنه بودن را ترجیح می دادند.
مصریان و هندوها از کفش پسرانه سایز ۴۰ زینتی مانند صندل بدون کفی معروف به «کلئوپاترا» استفاده میکردند، که هیچ محافظت عملی برای پا نداشت.
یونانیان باستان تا حد زیادی به کفشها بهعنوان خودآزاری، غیرزیبایی و غیرضروری نگاه میکردند. کفشها عمدتاً در تئاتر بهعنوان وسیلهای برای افزایش قد استفاده میشد و بسیاری ترجیح میدادند پابرهنه بروند.
ورزشکاران در بازی های المپیک باستان با پای برهنه و برهنه شرکت کردند. حتی خدایان و قهرمانان در درجه اول با پای برهنه به تصویر کشیده می شدند و همچنین جنگجویان هوپلیت.
آنها با پاهای برهنه نبرد کردند و اسکندر مقدونی امپراتوری وسیع خود را با ارتش های پابرهنه فتح کرد. اعتقاد بر این بود که دوندگان یونان باستان پابرهنه می دویدند.
رومی ها که در نهایت یونانیان را فتح کردند و بسیاری از جنبه های فرهنگ آنها را پذیرفتند، برداشت یونانی از کفش و لباس را نپذیرفتند.
لباس رومی به عنوان نشانه ای از قدرت و کفش به عنوان یک ضرورت زندگی در دنیای متمدن تلقی می شد، اگرچه بردگان و فقرا معمولاً با پای برهنه می رفتند.
سربازان رومی با کفش کایرال (کفش چپ و راست متفاوت) صادر شدند. کفشهای مخصوص سربازان دارای کفیهای پرچین شده بودند تا عمر چرم را افزایش دهند، راحتی را افزایش دهند و کشش بهتری داشته باشند.
طراحی این کفش ها درجه افسران را نیز مشخص می کرد. هر چه این نشان پیچیده تر باشد و چکمه روی ساق پا بالاتر می رفت، درجه سرباز بالاتر می رفت.